حضرت علی علیه السلام اول کسی بود که در فضای جاهلیت ‏به حقانیت اسلام پی برد و اولین شخصی بود که شهامت کسر اصنام جاهلی را داشته و به رسول اکرم (ص) ایمان آورد و این تنها یک سبق زمانی نبود بلکه سبق‏های وافری را به همراه داشت، و خود آن حضرت درباره اول مؤمن بودن خود چنین فرمود: «انا اول من صدقه‏»[1] ؛ «انا اول من آمن به‏»؛[2] «انی اول من اناب و سمع و اجاب، لم یسبقنی الا رسول الله (ص)».[3] من اول کسی هستم که او را تصدیق کرده و به او ایمان آورده‏ام، من اول کسی هستم که به رسول خدا رجوع کرده و سخنش را شنید و دعوت او را اجابت کرده است.

امیرالمؤمنین (ع) در بین امت اسلامی اول مسلمانی است که معارف الهی و عقاید حقه را تبیین و تعلیل کرد و از آن دفاع و حمایت نمود؛ لذا رسول اکرم به عنوان معلم اولی و علی بن ابیطالب (ع) به عنوان معلم ثانی نزد محققان علوم الهی، معروفند و هیچ فرد دیگری توان تحریر مسائل عمیق توحید و سایر اسماء و اوصاف خداوند را نداشت.

ابن ابی الحدید در شرح خطبه 84 نهج البلاغه می‏گوید:

بدان که توحید و عدل و مباحث ‏شریف الهی فقط از کلام این مرد (علی بن ابیطالب علیه السلام) شناخته شد و سخن دیگران چیزی از معارف مزبور را در بر نداشت و آنان چیزی از مباحث الهی را تصور نمی‏کردند و اگر آن را ادراک می‏کردند، حتما بازگو می‏نمودند، و هذه الفضیلة عندی اعظم فضائله علیه السلام.[4]

وی در شرح خطبه 86 راجع به نوآوری و ابتکار حضرت علی (ع) چنین می‏گوید:

«اول من خاض فیه من العرب علی علیه السلام؛ اول کسی که در میان اعراب به حقایق حکمت و معارف الهی نائل آمد، علی (ع) بوده است.»[5]

آنگاه می‏نویسد:

از این جهت است که همه متکلمان (اعم از اشاعره و معتزله و امامیه و زیدیه و کیسانیه و ...) به حضرت علی (ع) انتماء و انتساب داشته و فقط او را به عنوان استاد کلام و رئیس متکلمان، پذیرفته‏اند.[6]

این نمایه با 7 مقاله به پیشگامی حضرت در اسلام و ایمان اشاره و آن را مورد تحلیل قرار می دهد.

 


[1]- نهج البلاغه، خطبه 37. «به نقل از مجله پاسدار اسلام، شماره 231، مقاله:معرفت علی (ع) و ولایت الهی»

[2]- نهج البلاغه، خطبه‏71 . «به نقل از : همان»

[3]- نهج البلاغه، خطبه 131 .«به نقل از : همان»

[4]- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج‏6، ص‏346 . «به نقل از : همان»

[5]- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج‏6، ص‏370 .«به نقل از : همان»

[6]- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج‏6، ص‏371 - 372 . «به نقل از : همان»