در حدیث آمده است که پیام‌بر موقع نماز که می‌شد، می‌فرمود: أرحنا یا بلال! یعنی ای بلال! ما را راحت کن. یا می فرمودند: قرة عینی فی الصلاة. یعنی نماز نور چشم من است. یا می فرمودند: الصلاة قربان کل تقی. یعنی نماز مایه‌ی تقرب هر انسان نیکوکاری است.

ما نیز از کلمه راحت شدم، یا راحت‌مان کن و ... استفاده می‌کنیم. اما راحتی ما کجا و راحتی پیام‌بر ما کجا؟! ما هر وقت نمازمان تمام شود راحت می‌شویم! زیرا ما نگاه‌مان به نماز یک نگاه تکلیفی است نه نگاهی عبادی. نگاهی که ناشی از سستی ایمان به پروردگارمان و همینطور به تعالیم این دین یگانه است.

ما نیز اگر به نماز همانند آن‌چه رسول الله (ص) می‌نگریست، می‌نگریستیم، شاید حال و روز به‌تری داشتیم. پیام‌بر گویی از تمام هست و نیست جهان و حتی از هدایت مردمان‌ هم خسته می‌شدند و حیات خود را در نماز می‌یافتند.

ما نیز همین گونه‌ایم؟

در احوالات دوران مبارزات حضرت امام خواندم که وقتی موقع نماز می‌شد امام (ره) هر کاری را رها می‌کردند. همه‌ی کارهای امام بر مبنای اوقات شرعی بنا شده بود. حتی تصویری از امام دیدم که گویا مربوط به قضیه‌ی تبعید در مرض کویت بود که حضرت امام در حالی که به سمت شیر آبی که آنجا بود برای وضو می‌روند و این‌قدر با عجله و هراسان می‌روند که گویا کسی دارد خفه می‌شود و امام عبای خود را روی زمین رها می‌کند و به سمت وضو گرفتن می‌رود.

در احوالات سید مرتضی آوینی خواندم که وقتی بیش از نیم ساعت مانده بود به اذان ظهر آستین‌هایش را بالا می‌زد و هی نگاه به ساعت‌اش می‌کرد، تا کی وقت نماز فرا می‌رسد.

مردان خدا این‌گونه به نماز می‌نگرند.

گویم ز امام صادق این طرفه حدیث       تا شــــیعه‌ی او به لوح دل بنگارد

فرمود که بر شفاعت ما نرســــــــــد       آن‌کس که نماز را سبک بشمارد

سبک شمردن نماز باعث بی‌برکتی در بسیاری از ابعاد زندگی ما می‌شود از جمله مهم‌ترین آن بی‌برکتی در عمر (یعنی در زمان) زمان یعنی همان چیزی که قیمت‌گذاری برای آن بی‌هوده است. زمان یعنی سرمایه‌ای برگشت‌ناپذیر.

من خودم بارها امتحان کرده‌ام، مواقعی می‌شود که 24 ساعت شبانه‌روز برای‌ام کم می‌آید، وقتی نمازم را به سر وقت می‌کشانم، می‌بینم که فرصت‌ها از راه می‌رسند.

ای کاش ما هم به گونه‌ای بشویم که فرا رسیدن نماز برای‌مان فرا رسیدن راحتی بشود نه فرا رسیدن غم یک تکلیف سنگین!